اجازه بده دربارهی افرادی که سعی میکنند وزنشان را کم کنند صحبت کنم. مادامی که آنها بر کمکردن وزنشان تمرکز میکنند، خودشان را برای شکست آماده میکنند، چرا؟
چون هنگامی که ذهن ناخودآگاه ما میشنود که ما باید چیزی را از دست دهیم، بهصورت خودکار دست به کار میشود تا به ما برای پیداکردن آنچه باید از دست دهیم کمک کند.
هنگامی که آن کلمهی وزن را میشنود، بهصورت خودکار به لفظ مترادف مثلاً «سنگینی» میرسد.
پس با تعیین هدف در مورد «کمکردن وزن» شخص در واقع ذهن ناخودآگاهش را برای یافتن «سنگینی» برنا مهریزی میکند!»
«پس آنها چه باید کنند؟»
«آنها باید تاریخی بنویسند و آنگاه قدردانی شان را برای آنکه حالا سلامت، پر انرژی و لاغر هستند بیان کنند.»
«همم، عالی!»
«و آنها باید زمان بیشتری برای نگاهکردن به تصویرهای باریکاندام از خودشان بگذرانند و کمتر به آینه نگاه کنند.
این کار به آنها کمک میکند در نهایت ذهن ناخودآگاهشان در هماهنگی با نتایجی که در جستوجوش هستند باشد و نتایج طبیعیتر و دائمیتر شود.
نگاهکردن به آینه بهطور دائم و بررسی وزن هر روزه، تنها تصویر سنگین وزنی را که آنها سعی به غلبه بر آن را دارند تقویت میکند.
دستکاری نمایشگر وزنه و نشاندادن عددی که میخواهید نیز ضرری ندارد.
انجام این کار در واقع به ذهن ناخودآگاهشان کمک میکند باور کند آن حقیقت دارد و بهصورت خودکار به آنها کمک میکند رژیم مناسب داشته باشند
یا آنها را به اصطلاح به برنامه درست «کم کردن وزن» هدایت کند.»
در باغچه افکار: داستانی درباره ی قانون جذب
لسلی هاوس هولدر؛ فیروزه مهرزاد، نشر پردیس دانش
instagram: firoozeh_mehrzad
این تصویر بالا چرا خانمه؟مگه اقایون دوس ندارن تناسب اندام داشته باشند
پاسخ: 🙂
مرسی از حضورتان