تغییر، طبیعت همه چیز است.
در مقابل تغییر مقاومت نکنید.
ار منطقه امنتان دور شوید
ترس و نامنی را بپذیرید.
ترس، عکس العمل طبیعی نزدیک شدن به حقیقت است.
این بار متفاوت است؛ مری جین رایان، فیروزه مهرزاد، نشر لیوسا، چاپ دوم
اجازه بده دربارهی افرادی که سعی میکنند وزنشان را کم کنند صحبت کنم. مادامی که آنها بر کمکردن وزنشان تمرکز میکنند، خودشان را برای شکست آماده میکنند، چرا؟
چون هنگامی که ذهن ناخودآگاه ما میشنود که ما باید چیزی را از دست دهیم، بهصورت خودکار دست به کار میشود تا به ما برای پیداکردن آنچه باید از دست دهیم کمک کند.
هنگامی که آن کلمهی وزن را میشنود، بهصورت خودکار به لفظ مترادف مثلاً «سنگینی» میرسد.
پس با تعیین هدف در مورد «کمکردن وزن» شخص در واقع ذهن ناخودآگاهش را برای یافتن «سنگینی» برنا مهریزی میکند!»
«پس آنها چه باید کنند؟»
«آنها باید تاریخی بنویسند و آنگاه قدردانی شان را برای آنکه حالا سلامت، پر انرژی و لاغر هستند بیان کنند.»
«همم، عالی!»
«و آنها باید زمان بیشتری برای نگاهکردن به تصویرهای باریکاندام از خودشان بگذرانند و کمتر به آینه نگاه کنند.
این کار به آنها کمک میکند در نهایت ذهن ناخودآگاهشان در هماهنگی با نتایجی که در جستوجوش هستند باشد و نتایج طبیعیتر و دائمیتر شود.
نگاهکردن به آینه بهطور دائم و بررسی وزن هر روزه، تنها تصویر سنگین وزنی را که آنها سعی به غلبه بر آن را دارند تقویت میکند.
دستکاری نمایشگر وزنه و نشاندادن عددی که میخواهید نیز ضرری ندارد.
انجام این کار در واقع به ذهن ناخودآگاهشان کمک میکند باور کند آن حقیقت دارد و بهصورت خودکار به آنها کمک میکند رژیم مناسب داشته باشند
یا آنها را به اصطلاح به برنامه درست «کم کردن وزن» هدایت کند.»
در باغچه افکار: داستانی درباره ی قانون جذب
لسلی هاوس هولدر؛ فیروزه مهرزاد، نشر پردیس دانش
instagram: firoozeh_mehrzad
دانش جو:” امیدوارم بفهمم چرا بعضی از کارها را انجام می دهم. من معمولاً کارهایی را که باعث صدمه دیدنم می شوند انجام می دهم.”
استاد:” به همین دلیل است که ” درک کردن” این قدر مهم است. هنگامی که عمیقاً درک می کنید چه کارهایی سبب درد و رنج تان می شود، می توانید انجامش را متوقف کنید.”
دانش جو: “درک کردن معقول به نظر می رسد. این ایده نادیده نگرفتن را پسندیدم.”
استاد:” یک زندانی جنگی در قلبش احساس می کرد مسیر فراری وجود داد. با مشاهده زیرکانه، او متوجه شد گاهی نگهبان ها ناپدید می شوند و با سیگاری بر لب بر می گردند.
آنها سیگار را از کجا می آورند؟ بدون گذشتن از دروازه ورودی چطور به آنجا می رسند؟ زندانی می داند باید محل یابی کند. با کمی زمان، او مسیر ورود و خروج را می یابد.
یک شب، در حالی که بقیه خواب بودند، او مسیر رو به آزادی اش را طی کرد.
هر کسی می تواند مسیر عبور از عادت های بد را به سوی آزادی پیدا کند. بعضی ها آن را صبر می نامند در حالی که بعضی دیگر روشنفکری یا انعطاف پذیری می نامند.
هر چه می خواهید بنامیدش، ولی بدانید همیشه منتظر شماست.”
هنگامی که به جای آن که فقط بی پروا مسیرتان را طی کنید، برای آنچه حقیقت است ارزش می گذارید مفهوم زندگی رها از عادت های بد را درک می کنید.
مری جین رایان در کتاب امسال می خواهم… می نویسد:” ما انسانها درباره ی حقیقت فکر نمی کنیم، بلکه به چارچوبشان می اندیشیم. چارچوب ها، جایگاه ذهن هستند که ساختار چطور فکر کردنمان را تشکیل می دهند. چارچوب ها همان داستانهایی می باشند که ما برای خودمان درباره زندگی ای که بارها و بارها تاکید شده است می گوییم، چون ما هر اطلاعات مخالفی را رد می کنیم.
دلیل اینکه چطور این روابط تغییر می کنند، این است که هر کدام از ما یک چارچوب دارد، یک داستان درباره خودمان و زندگی، که بر روی افکار و اعمالمان اثر می گذارد. به دست آوردن نتایج مختلف در زندگی مان سخت خواهد بود، مگر اینکه چارچوب ها را تغییر دهیم.
مری جین رایان از فردی می گوید که رویایش ماتادور شدن بود. هدف، در میدان گاو بازی به مدت هشت ثانیه روی گاو ماندن بود. در شش ماه اول، این مرد دائما نگران بود:” اگر فوری بیافتم چه می شود؟ اگر زیر پا له شوم چه؟” او کاملاً مطمئن بود قبل از هشت ثانیه می افتد. سپس یک روز تصمیم گرفت کاری متفاوت انجام دهد. به جای نگران شدن درباره ی همه چیزهایی که به غلط می تواند اتفاق بیافتد، او داستانی از آنچه می توانست درست پیش بیاید برای خودش گفت.” با پول های زیادی که به دست می آورم چه کار باید کنم؟ با همه طرفدارانی که می خواهند عکسم را داشته باشند چطور؟” او حالا قهرمان ماتادورهای ایالت متحده است.
پس یک داستان جدید و روحیه بخش درباره ی آینده خود ایجاد کنیم. آنگاه تغییرات ضروری امکان پذیر می شود، چون شما یک داستان جدید ساخته اید تا با آن زندگی کنید.
در مقابل تغییری که در مسیرتان قرار می گیرد مقاومت نشان ندهید.
در عوض اجازه دهید زندگی مسیرش را طی کند
و نگران نابسامان شدن زندگی تان نباشید.
از کجا می دانید سمتی که شما به آن عادت دارید بهتر از مسیر جدیدتان است؟
این بار متفاوت است؛ مری جین رایان
نشر لیوسا
وقتی تنها ابزارتان چکش باشد، تمام مشکلات را مانند میخ می بینید.
آبراهام مازلو
بچه ماهی ای در مخزن کوچکی که درون مخزن آبی بزرگ تری قرار داشت، شنا می کرد. ماهی بزرگ تر شد و همچنان اطراف مخزن کوچک شنا می کرد. سرانجام، پژوهشگران دیوارهای مخزن کوچک تر را برداشتند. حدس بزنید چه شد؟ ماهی علی رغم اینکه در مخزن بزرگ تر قرار داشت، در همان فضای کوچک سابق شنا می کرد. همانند آن ماهی، ما نیز تفکراتمان را محدود می کنیم، چون عادت داریم از همان روش خاصی که همیشه موثر بوده استفاده کنیم.
در کتاب این بار متفاوت است… مری جین رایان می نویسد: آنچه شما را به اینجا می رساند، همیشه شما را به آن جا نمی رساند و نکته این است که بدانید چه زمانی این طور نمی شود. زمانی که تغییری رخ می دهد یک روش برای اجتناب از این تفکر، مطمئن شدن از دستیابی به اطلاعات خارج از جعبه خودتان است. بدترین کار در زمان تغییر گوشه گیری است. بله ، رفتن به بیرون و به دست آوردن نتایج بیرونی انرژی زیادی می گیرد ولی ضروری است.
بنابراین از محیط تان خارج شوید و بیرون از مخزن شنا کنید. هر بار که با شخصی صحبت می کنید جمله تان را با این سوال به پایان برسانید: گمان می کنی درباره این موضوع با چه کس دیگری باید مشورت کنم؟
در کتاب امسال می خواهم … مری جین رایان درباره کمک به تغییرات فردی و ساختاری پیشنهاد می دهد
هدف های Smart خلق کنید.
یعنی خاص: قابل اندازه گیری ، قابل اجرا، مناسب و در محدوده زمانی محدود.
خاص: اشاره به انتخابی دارد که شما بتوانید آن را مشخص کنید.
یادگیری نواختن گیتار خاص است، شما آنچه باید انجام دهید را می دانید. مثلاً “به جای زمانی برای خودم بگذارم”؛ بگویید” یک آخر هفته را در ماه به خودم اختصاص می دهم.”
قابل اندازه گیری: دقیقاً منظور، توانایی برای سنجیده شدن است. تصور کنید می خواهید در مقابل خویشاوندان سببی تان بردباری بیشتری داشته باشید. همین الان به عصبانیت تان نسبت به آنها شماره ای دهید. شاید مقدار عصبانیت تان زیاد باشد، بگویید ۴- شما تصمیم می گیرید به موفقیت تان و احساس آرامش بیشتر۳ + دهید.
با این روش، زمانی می توانید اعلام کنید موفقیت کسب کرده اید که در اطراف خویشاوندان سببی تان هستید و به میزان عصبانیت تان ۳+ می دهید.
قابل اجرا: منظور از قابل اجرا، واقع بین بودن درباره آنچه امکان رویداد آن وجود دارد. برخلاف قول های تبلیغاتی شما
نمی توانید ۲۵ پوند را در یک هفته کم کنید. با سعی برای چیزی که امکانش نیست، خودتان را برای شکست آماده می سازید. به زندگی تان نگاه کنید و درباره آنچه می توانید به صورت قابل قبولی انجام دهید، تصمیم بگیرید.
مناسب: منظور چیزی است که برای شما مهم است. اگر دلیل واقعاً خوبی برای انجام دادن کاری نداشته باشید، انجام ندادن آن بسیار راحت است. شما باید بدانید آن هدف چرا برایتان مهم است.
محدودیت زمان:اشاره به معلوم کردن زمانی در آینده که می خواهید آن کار در آن زمان تمام شود.
زمانی که یک هدف smart ایجاد می کنید، می دانید چه زمانی به هدفتان می رسید.
تغییراتی که حالا با آن روبرو هستید دلهره آور یا حتی وحشتناک به نظر میرسند؟
در دورانی زندگی میکنیم که با تغییرات فاحشی روبرو هستیم. فقط کافی است به اخبار گوش دهیم؛ دربارهٔ افزایش نرخ بیکاری، گلایههای اقتصادی و غیره مطالبی بیان میشود که وضع موجود را کاملاً تغییر میدهد. تغییراتی که شما به طور مستقیم دریافت میکنید، از امواج تغییری که تمام کشور را در بر گرفته متاثر میشود. شاید ساعات کاریتان کم شود، با جابه جایی روبرو شوید، یا به کلی کارتان را از دست دهید. یا شاید این تغییرات ازدواجتان را به خطر بیاندازد، حداقل این است که محکم به کیفتان میچسبید و دربارهٔ آنچه که ممکن است پیش آید نگران میشوید.
در میان افزایش این موج بیاعتمادی، باید بگویم شما خیلی بیشتر از آنکه تصور میکنید قدرت کنترل دارید. در حقیقت، این مهمترین انتخاب شماست.
تغییر برای همه اتفاق میافتد، چه از آن استقبال کنیم یا نه. هنگامی که با امواج تغییر روبرو میشوید، میتوانید انتخاب کنید که از ترس سرتان را پایین آورید و اجازه دهید به شما ضربه بزند یا میتوانید شرایط جدید را بپذیرید، از آن یاد بگیرید و سوار بر موج تغییر به آیندهٔ مثبت تری برسید. جان گوردون در کتاب کوسه و ماهی قرمز: روحیه، بهرهوری و عملکردتان را در زمان تغییر بالا ببرید راهنمایی هایی دارد که کمک می کند در اقیانوس تغییر پیشرفت کنید. با چند مورد از آن آشنا شوید:
به جای آنکه با جریان امواج به این سو و آن سو بروید، تصمیم بگیرید به کجا میخواهید شنا کنید.
شما خیلی بیشتر از آنچه تصور میکنید، قدرت کنترل دارید. شما نمیتوانید جلوی تغییر را بگیرید ولی با افکار، باورها و عملکردهای مثبتتان میتوانید بر شرایط و سرنوشتتان تاثیر بگذارید.
موج تغییر را بپذیرید و بر آن سوار شوید.
به جای اینکه زندگیتان را مثل داستانی وحشتناک تعریف کنید، آن را همانند داستانی الهام بخش بیان کنید. به جای اینکه خودتان را قربانی بدانید، نقش مبارز یا برنده را داشته باشید. باید باور کنید هر اتفاقی دلیلی دارد و هنگام روبه رو شدن با مشکلات سوالات درستی از خودتان بپرسید. مثل:
از این تجربه چه میآموزم؟
چطور میتوانم به واسطهٔ این تغییر عاقلتر، قویتر و بهتر شوم؟
این تغییر چه فرصتهایی را برایم فراهم میآورد؟
خواستهام چیست؟
چه قدمهای مثبتی باید بردارم؟
اجازه ندهید منفی بافها شما را غرق کنند.
پذیرفتن تغییر با دیدی مثبت تنها قسمتی از معادله است. حتی هنگامی که افراد منفی، که ما آنها را انگل انر ژی مینامیم، اطرافتان را فرا گرفتهاند باید خوش بین باشید. شما این افراد را میشناسید، آنهایی که هر روز به شما یادآوری میکنند که بیکارید، فرصتهایتان از دست رفته و ناامید هستید. آنها برغیر ممکنها تمرکز میکنند نه بر آنچه ممکن است. آنها میخواهند بر جوانب منفی تمرکز کنند، نه مثبت. منفی بافها همان شخصیتهای منفیای هستند که هر روز با آنها روبه رو میشویم. باورشما باید قویتر از هر تردید و هرحالت منفیای باشد.
بین ایمان و ترس، ایمان را انتخاب کنید.
ترس آیندهای منفی را باور دارد. ایمان، اعتقاد به آیندهای مثبت است. با کمک ایمان بر ترسی که شادی و موفقیت را قربانی میکند، غلبه میکنید. هنگامی که در شرایط سخت میخواهید تسلیم شوید، با کمک ایمانتان از آن عبور میکنید. ایمان باعث انرژی، امید و الهام بخشتان میشود.
هر روز سختتر و به دورتر شنا کنید.
هیچ چیزی جایگزین تلاش و سخت کوشی نمیشود. نه استعداد، نه هوش و نه مزیت دیگری. تنها کسانی که سخت کار میکنند میتوانند سوار بر امواج تغییر شوند. البته تنها کار سخت کافی نیست، بلکه تمرکز بر خواستههایتان نیز مهم است.
هنگامی که تمام دریا منتظر توست، یک جا مستقر نشو!
به جای اینکه با ماهیهای دیگر بیهدف به این طرف و آنطرف شنا کنید، آنچه را که میخواهید شناسایی و مشخص کنید، کجا میتوانید آن را پیدا کنید… آن زمان حتی به خیلی بهتر از آن هم میتوانید دست یابید. متوسط بودن فقط متوسط بودن است. ماهی قرمز صرفاً زنده میماند در حالی که کوسهها پیشرفت میکنند. بنابراین یک جا مستقر نشوید. هر روز میتوانید یاد بگیرید، رشد و پیشرفت کنید. این سوال که، امروز چه چیزهایی یاد گرفتید؟ منحصر به بچه مدرسهایها نمیشود. هر شب با کنجکاوی به جوابش فکر کنید. شاید این کار باعث شود شما را به کاری که رویایش را در سر دارید برساند. هر روزی که انتخاب میکنید سخت کار کنید روزی است که به زندگیای که خواستارش هستید میرسید.
دنیا سرشار ازفرصت برای آنهایی ست که سخت کار میکنند و به یاد داشته باشید، شما تنها نیستید. از دیگران یاد بگیرید و الگویی برای موفقیت سایرین باشید.
در مدرسهٔ کوسهها ثبت نام کرده و مشکلاتتان را به موفقیت تبدیل کنید هنگامی که در نزدیکی هدفتان شنا میکنید، به یاد داشته باشید که همیشه فروتن و مشتاق باشید.
اقیانوس بزرگی است… پس در آن شنا و به موفقیت دست پیدا کنید.
پینوشت:
در نمایشگاه کتاب امسال میتوانید کتابهای من را از:
مصلای تهران، سالن شبستان،
انتشارات افکار:راهرو ۲۱ غرفه ۶
انتشارات درسا : راهرو ۱۷ غرفه ۷
انتشارات لیوسا : راهرو ۲۵ غرفه ۷
و همچنین در اردیبهشت ماه از سایت http://www.dorsabook.com/ با تخفیف تهیه نمایید.