تو کدامی؟

 

شما هر روز یک انتخاب دارید که به طور مثبت یا به طور منفی در دیگران تاثیر بگذرید. شما می توانید یک میکروب باشید و به سیستم ایمنی سازمان تان حمله کنید یا می توانید همانند ویتامین شوید و سیستم ایمنی سازمان تان را به عنوان ویتامین تقویت کنید.
نانسی در حالی که دندانهان هایش را مسواک می کرد، جلو آینه ایستاد. از انعکاسش در آینه پرسید:” تو کدامی؟ میکروب یا ویتامین؟

می توانی این کار راانجام بدهی یا حالا تسلیم می شوی؟ چون اگر باور نکنی می توانی انجامش بدهی و اگر باور نکنی که این شرکت می تواند تغییر کند، پس باید حالا تسلیم شوی. چرا وقت تلف کنی؟
انعکاسش در آینه به او خیره شده بود و چیزی نمی گفت. به عمیق ترین سطح روحش دست یافته بود، دنبال جواب می گشت. دنبال جوابی نبود که دلش می خواست بشنود، بلکه حقیقتی را می خواست که سزاوارش بود. نانسی نفس عمیقی کشید، زیر لب دعایی کرد و جواب به ذهنش رسید. زن و انعکاسش در آینه یکی شد و نانسی لبریز از باور و اعتماد به نفس شد، می توانست این کار را انجام دهد. او هنوز آماده ی تسلیم نبود.
سوپ: راهکارهایی برای بالابردن کیفیت کار گروهی
جان گوردون؛ فیروزه مهرزاد
نشر لیوسا

 

هم زدن قابلمه غذا

فرقی ندارد اگر سراشپزهای مختلف با دقت و وسواس یک دستور غذایی مشابه را دنبال کنند،

نتیجه نهایی همیشه کمی متفاوت است، چون ما نمی توانیم کسی را که ظرف غذا را هم زده ، از آنچه در ظرف غذا است جدا کنیم.

این نکته ی رایج بین سر آشپزها  را من پدیده ی هم زدن قابلمه غذا می نامم.

وقتی در محل کارمان قابلمه مان را با عشق هم می زنیم، مشتری ها و همکاران مان متوجه می شوند. دقیقاً مثل سوپ که انعکاسی  از اشپز است، زندگی ها، کار و تجارت مان انعکاسی از عشق  و انرژی ای هستند  که ما برایشان

می گذاریم.

سوپ: راهکارهایی برای بالا بردن کار گروهی، جان گوردون، فیروزه مهرزاد، نشر لیوسا

 

اگر شما خوشبین ولی اطرافیانتان بدبین باشند و باروتان نکنند چه اتفاقی می افتد؟

                                                                                                                                                                               

 در کتاب سوپ : راهکارهایی برای بالا بردن کیفیت کار گروهی مادربزرگ،  نانسی را با جوی آشنا می کند.

او همان جوی کتاب اتوبوس انرژی است.  جوی می گوید:” روشی که من  می دانم خیلی ساده است. شما افراد را به اتوبوس تان دعوت می کنید.

خوش بینی تان را با  آنها در میان می گذارید. شما باورتان را انتقال می دهید. به آنها شانسی برای سوار شدن می دهید.

تشویق شان می کنید خوش بین باشند، ولی حقیقت این است که شما نمی توانید اتوبوس شخصی دیگر را برانید.

بعضی ها سوار اتوبوس تان نمی شوند، اشکالی ندارد. اگر آنها همراهی تان نکنند، شما مجبورید آنها را از اتوبوس تان پیاده کنید.

حقیقت این است وقتی میزان بدبینی بالا می رود، قدرت اجرا کم می شود.

شما باید خوش بینی را تشویق و در مقابل بدبینی ها هوشیار باشید، در غیر اینصورت تیم تان صدمه می بیند.

مدیریت، انتقال باور است

                                                                                                                                          

جان گوردون در کتاب سوپ: راهکارهایی برای بالا بردن کیفیت کار گروهی می نویسد:

 

مدیران عالی؛ باور، دیدگاه و اشتیاق شان را با دیگران در میان می گذراند و هم زمان به دیگران هم الهام می بخشند تا باور کنند.

مادربزرگ گفت:” اگر نتوانی خوش بینی ات را در سوپ بریزی بازتابش مشخص می شود.

تو باید آنچه را باور داری، مشخص کنی چون اگر باور نداشته باشی، افرادت هم باور نمی کنند.”

 مادر بزرگ ادامه داد:” یادت باشد شما در حال هم زدن ظرف غذا هستید و خوش بینی، باید از شما جریان یابد و به همین شکل می تواند در دیگران هم جاری شود. به جای نومیدی از وضعیت فعلی، تصمیم بگیرید درباره اینکه قصد دارید به کجا برسید، خوش بین باشید. وقتی افرادتان  درباره چالش ها حرف می زنند، شما درباره فرصت ها صحبت کنید. وقتی دیگران درباره علت عدم موفقیت شرکت صحبت می کنند شما دلایلی بیاورید که می توانند موفق شوند.”

آماده اید کمی از کتاب سوپ بیشتر لذت ببریم؟

قصد دارم  در چند پست بیشتر از کتاب سوپ: راهکارهایی  برای بالا بردن کیفیت کار گروهی بنویسم.

راز درست کردن یک سوپ عالی چیست؟

مادر بزرگ گفت:” اولین عامل خوش بینی است.  همیشه وقتی سوپم را درست می کنم، توقع دارم عالی شود. از صبح که به اینجا می رسم، انتظار دارم موقع نهار رستورانم  پر مشتری شود. اوایل وقتی رستوران را تازه باز کرده بودیم، مردم به من می گفتند شش ماه تا یک سال بعد تعطیلش می کنیم. به آنها گفتم، به هیچ وجه! ما قصد داریم هفته ی اول پر کاری  را داشته باشیم و همین طور هم شد. وقتی مشتری ها زیاد می شد، کارمندها نگران می شدند که سرعت عمل لازم را نداشته باشند، ولی به آنها گفتم هر چیزی را انتظار دارند، به دست می آورند. همه انتظار دارند رستوران سر وقت غذا بدهد و همین طور هم می شود. در هر تجارت موفقی  خوش بینی نکته مهمی است.”

پس با خوش بینی مدیریت کنید.   

عشق و انرژی ای که ما در زندگی و کارمان سرمایه گذاری می کنیم، کیفیت آن را مشخص می کند.

عشقی که در بزرگ کردن بچه ها با پیشرفت کارمندان یا با برآورده کردن رضایت مشتری، عشق یا نبود عشقی که به خومان می دهیم، تعیین کننده ی شیرینی یا تلخی زندگی است.

تعیین کننده ی بافت و ساختار روابطمان است.

وقتی به بچه هایمان عشق می ورزیم، آنها  احساسش می کنند. وقتی در محل کارمان قابلمه مان را با عشق هم می زنیم، مشتری ها و همکارانمان متوجه می شوند.

دقیقاً  مثل سوپ که انعکاسی از آشپز است، زندگی ها، کار و تجارت مان انعکاسی از عشق و انرژی هستند که ما برایشان می گذاریم.

سوپ: راهکارهایی برای بالا بردن کیفیت کار گروهی

جان گوردون

نشر لیوسا

 

چاقو های تیز در محل کار و چاقو های کند در خانه

 با یکی از آشنایان که سرآشپز است صحبت می کردم. او گفت:” بله، من آشپز نمونه ای هستم. سر کار چاقوهایم همه خوب و تیز هستند. ولی زمانی که در خانه آشپزی می کنم، همه ی چاقوهایم کند هستند.”

چه تعداد از ما نیاز داریم چاقو هایمان را در خانه تیز کنیم؟

به یاد زمانهایی می افتم که در حال کار هستم و دخترم از من می خواهد برایش کاردستی درست کنم. به او  می گویم: “الان کار دارم، بعداً.” در همان زمان به کتاب سوپ: راهکارهایی برای بالا بردن کیفیت کار گروهی فکر کردم. من کتابی درباره ی ارتباط ها و ساختن فرهنگ عالی شدن ترجمه کرده ام و دستورات آن را در خانه اجرا نمی کنم.  همان موقع با خودم عهد بستم چاقوهایم را در خانه تیز کنم.

اغلب فکر می کنیم برای موفق بودن باید زمانی را که با خانواده مان می گذاریم محدود کنیم تا بر کارمان بیشتر تمرکز کنیم ولی نکته ی مهم این است: هر چه در خانه محیطی آرام و خوب برای اطرافیانمان ایجاد کنیم در محل کارمان بیشتر رشد می کنیم.

 با قبول این موضوع با تعدادی راه حل برای تیز کردن چاقوهایتان آشنا شویم.

۱٫ همانند کتاب سوپ شعاری برای زندگی خانوادگی تان خلق کنید. همه ی ما در محل کارمان دستورالعملی داریم. چرا در خانه جمله ای برای بیان دیدگاه و هدف مان نداشته باشیم؟ جمله ای که همه افراد خانواده را به هدفی مشترک برساند.

 ۲٫ شام خانوادگی. زمان مناسبی برای ارتباط برقرار کردن و صحبت درباره ی دیدگاه مشترک، چالش ها، موفقیت ها، توقعات و هدفهاست. در حال انجام چه کاری هستیم؟ چه کسی به کمک نیاز دارد؟ چطور می توام کمک کنم؟

۳٫ فیلم دیدن شبانه. تماشای فیلم، خوردن پیتزا، بستنی،  پاپ کورن. زمانی برای باهم بودن خانواده.

 ۴٫ نشان دادن علاقه تان به آنها. برای هر کسی می تواند متفاوت باشد. ممکن است یک اتو کردن ساده لباس باشد یا گوش دادن و بازی کردن با کودک یا حتی خواندن قصه ای باشد. نکته تصمیم در عضو یک تیم  بودن است و گذاشتن زمانی برای شنیدن آنکه هر کدام از اعضای تیم به چه نیاز دارند.  منظور گذاشتن زمانی برای نشان دادن  علاقه تان است.  

سوپ یعنی لذت دور هم بودن

شما هر روز ظرف زندگی را هم می زنید و مهم ترین عنصر تعیین کننده ای که در طبخ سوپتان تاثیر می گذارد، خودتان هستید. ارتباط هایی که در محل کار و خانه ایجاد می کنید، مواد اولیه و کیفیت سوپ شما را تعیین می کند؛ عشق، خوش بینی، اعتماد، دیدگاه، ارتباط، اعتبار، قدردانی و اشتیاق شماست که به زندگی طعم می بخشد.

شخصی که قاشق به دست دارد و تصمیم می گیرد ظرف را هم بزند، می تواند تفاوت های بنیادی ایجاد کند. شخصی که تصمیم می گیرد بهترین های دیگران را با بهترین های خودش به نمایش بگذارد، می تواند تیم ها و سازمان ها را تغییر دهد.

امیدوارم با خواندن کتاب سوپ: راهکارهایی برای بالا بردن کیفیت کار گروهی، شما تصمیم بگیرید آن شخصی شوید که با الگو بودنتان؛ شرکت، تیم، خانواده، کلاس، بیمارستان و… را مدیریت کنید. با این سرمایه گذاری و با ارتباط هایی مثبت، می توانید کار گروهی را پرورش دهید و فرهنگ عالی بودن را خلق کنید.

سوپ یعنی لذت دور هم بودن. بنابراین، اجازه دهید با یکدیگر بخوانیم، با یکدیگر بیاموزیم، با یکدیگر بخوریم، با یکدیگر رشد کنیم و با یکدیگر موفقیت خلق کنیم.

 برای خرید اینترنتی کتاب به اینجا مراجعه کنید.

هم زدن قابلمه ی غذا

شما عامل سازنده ی هر چیزی هستید که ساخته می شود. چه آن نقاشی، شعر، خانه، تجارت یا یک قابلمه سوپ باشد، شما در تماس با آنچه خلق می کنید، انرژی به جای می گذاری.
می دانستید بعضی خبرگان غذا با چشیدن آن، خصوصیات آشپز را تشخیص می دهند؟ فرقی ندارد اگر سر آشپزهای مختلف با دقت و وسواس یک دستور غذایی مشابه را دنبال کنند، نتیجه ی نهایی همیشه کمی متفاوت است، چون ما نمی توانیم کسی که ظرف غذا را هم زده، از آنچه در ظرف غذا است جدا کنیم. این نکته ی رایج بین سرآشپزها را جان گوردون در کتاب سوپ: راهکارهایی برای بالا بردن کیفیت کار گروهی پدیده ی هم زدن قابلمه ی غذا می نامد.

تمرین آینه

شما هر روز یک انتخاب دارید که به طور مثبت یا به طور منفی در دیگران تاثیر بگذرید. شما می توانید یک میکروب باشید و به سیستم ایمنی سازمان تان حمله کنید یا می توانید همانند ویتامین شوید و سیستم ایمنی سازمان تان را به عنوان ویتامین تقویت کنید.
نانسی در حالی که دندانهان هایش را مسواک می کرد، جلو آینه ایستاد. از انعکاسش در آینه پرسید:” تو کدامی؟ میکروب یا
ویتامین؟ می توانی این کار راانجام بدهی یا حالا تسلیم می شوی؟ چون اگر باور نکنی می توانی انجامش بدهی و اگر باور نکنی که این شرکت می تواند تغییر کند، پس باید حالا تسلیم شوی. چرا وقت تلف کنی؟
انعکاسش در آینه به او خیره شده بود و چیزی نمی گفت. به عمیق ترین سطح روحش دست یافته بود، دنبال جواب می گشت. دنبال جوابی نبود که دلش می خواست بشنود، بلکه حقیقتی را می خواست که سزاوارش بود. نانسی نفس عمیقی کشید، زیر لب دعایی کرد و جواب به ذهنش رسید. زن و انعکاسش در آینه یکی شد و نانسی لبریز از باور و اعتماد به نفس شد، می توانست این کار را انجام دهد. او هنوز آماده ی تسلیم نبود.
سوپ: راهکارهایی برای بالابردن کیفیت کار گروهی
جان گوردون؛ فیروزه مهرزاد
نشر لیوسا