
حقیقت این است که غر زدن، بخش بزرگی از زندگی و تربیت من بود. اغلب به شوخی می گویم که من عضوی از قبیله شاکیان هستم. مادربزرگم در زندگی، زنی سرشار از عشق به خانواده اش ولی ترسو بود. او از پرواز خیلی می ترسید. همیشه می گفت:” می دانم روی زمان مرگم فرا می رسد، ولی دلم نمی خواهد در هواپیما باشم که زمان مرگ دیگران، من هم سوار آن هستم.” هر بار که عمه ام را می بینم او درباره ی ناملایمات زندگی اش شروع به صحبت می کند. امروز نامه ی الکترونیکی ای حاوی سلام و لیستی از مشکلاتش دریافت کردم. ولی من خانواده ام را مقصر نمی دانم، همان طور که گفتم من عضوی از قبیله ی شاکیان هستم.
در نهایت قانون غر نزدن متولد شد.
آیا هنوز هم غر می زنم؟ البته که غر می زنم ولی خیلی کم تر. آیا هنوز هم منفی بافی می کنم؟ همه ی ما حالت های منفی داریم، نکته این است که چطور آنها را تغییر دهیم. همه ی ما در جاده ی موفقیت با حالت های منفی، انگل های انرژی و موانع متعدد، روبه رو می شویم؛ به همین دلیل یکی از مهم ترین کارهایی که می توانیم در تجارت و زندگی مان انجام دهیم این است که با استفاده از روش هایی که انرزی منفی را به راه حل های مثبت تبدیل می کنند، مثبت باشیم؛ بنابراین هدف این کتاب حذف همه ی غر زدن ها نیست بلکه حذف شکایت های بی مورد است و هدف بزرگ تر این است که شکایت های قانع کننده را به راه حل های مثبت تبدیل کنیم؛ با این همه هر شکایت، فرصتی است برای تغییر نکته ای منفی به مثبت.
در این کتاب داستانی درباره ی قوانین غر نزدن و روش هایی مثبت برای رسیدگی و حل مسئله ی منفی بافی در محل کار و خانه با شما در میان می گذارد.
مثبت یا منفی، انتخاب با شماست؛ شکایت ها را به راه حل، نوآوری و موفقیت تبدیل کنید
جان گوردون، فیروزه مهرزاد، نشر لیوسا، چاپ سوم
کتاب را می توانید از سایت dorsabook.ir تهیه کنید.