بیچاره آنها که رویا ندارند،

بیچاره تر آنها که فقط رویا دارند.

تا یه جایی میشه فقط با رویا زندگی کرد. از یه جایی به بعد اگه نیفتید در مسیر رفتن به سمتشان، کم کم تبدیل به کابوس می شوند. شاید هم فراموش شوند…

در این میان یه عده هستند که برای رویاهاشون تلاش

می کنند، آنها خوشبختند.

 

شاید امروز یا فردا متوجه اش نشوی، ولی چند سال بعد که به آن نگاه کنی،

حیرت خواهی کرد که چطور هر اتفاق کوچکی باعث شده به آنچه که همیشه دلت می‌خواسته برسی.

و قدردان آن مواردی می‌شوی که آن طور که می‌خواستی پیش نرفت

زندگی کوتاه است.

خوش بگذران.

افرادی را که با شما خوب رفتار می کنند دوست بدار.

کسانی را که با شما رفتار درستی ندارند فراموش کن.

از چیزی پشیمان نباش.

باور داشته باش که هر اتفاقی به دلیلی رخ می دهد…

و به دنبال همان دلیل باش.

افسردگی

افسردگی، چه مجازات ظالمی.

نه تب می کنی، نه جوش می زنی. نه آزمایش خونی که با عجله در انتظار نتیجه انجام دهی.

فقط به آرامی تحلیل رفتن.

موذی مثل سرطان.

در اصل تجربه ای منزوی است.

اتاقی در جهنم با نام تان بر روی در آن.

مارتا منینگ